تحلیل فیلم شکست ناپذیر توسط دکتر سمیرا توکلی:
هالیوود طی ده سال گذشته تلاشهای بسیار زیادی کرده بود که یک فیلم زندگینامهای دربارهٔ نلسون ماندلا، رئیس جمهوری اسبق آفریقای جنوبی، بسازد، حتی بازیگری هم که باید نقش ماندلا را بازی کند، از قبل مشخص شده بود. مورگان فریمن، که همه قبول داشتند بهترین بازیگر برای ایفای نقش ماندلاست، به آفریقای جنوبی رفت و با شخصیتی که قرار بود نقش او را بازی کند – نلسون ماندلا – دیدار و گفتگو کرد. اما باز مقدر بود که چنین فیلمی ساخته نشود. تا اینکه کلینت ایستوود، کارگردان کهنه کار سینما، قدم به این عرصه گذاشت و تصمیم گرفت فیلمی را دربارهٔ ماندلا بسازد که محور اصلی آن ((تیم ملی راگبی آفریقای جنوبی)) و پیروزی تاریخی آن در مسابقات جام جهانی راگبی در سال ۱۹۹۴ باشد.
زیبایی کار تازدی ایستوود در این است که تماشاگران از طریق یک موضوع حاشیهای در دورهٔ چهار سالهٔ ریاست جمهوری ماندلا (از ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸) – یعنی پیروزی تیم ملی راگبی آفریقای جنوبی در مسابقات جام جهانی راگبی – موفق به شناخت نسبتا کامل و همه جانبهای از شخصیت و منش نلسون ماندلا و احساسات و اندیشههای او میشوند.
اما فیلم شکست ناپذیر به مقولهٔ ورزش هم مربوط میشود. ورزشهای راگبی و کریکت، دو ورزش بسیار محبوب در آفریقای جنوبی به شمار میرود. تا قبل از فروپاشی رژیم آپارتاید، نیرهای ورزشی آفریقای جنوبی به دلیل تحریمهای بین المللی از شرکت در مسابقات خارجی محروم بودند بسیاری از صاحبنظران از جمله ساموئل هانتینگتون در کتاب موج سوم دموکراسی – معتقدند آنچه کمر رژیم آپارتاید را شکست، نه تحریمهای اقتصادی که تحریمهای ورزشی بود، محبوبیت بسیار زیاد راگبی و کریکت در آفریقای جنوبی و ممنوعیت شرکت این تیمها در مسابقات بین الملی عملا به یک عامل فشار بسیار سنگین بر رژیم آپارتاید تبدیل شده بود. در سال ۱۹۹۴، پس از فروپاشی رژیم آپارتاید و برداشته شدن تحریمها، کاملا طبیعی بود که تب شرکت در مسابقات جهانی سراسر آفریقای جنوبی را فرا بگیرد.
تیم ملی راگبی آفریقای جنوبی در چنین شرایط داغ و ملتهبی بود که در بازیهای جهانی شرکت کرد. نکتهٔ مهم دیگر دربارهٔ این تیم ورزشی سفید پوست بودن تمامی بازیکنان آن جز یک نفر بود. خیلیها تصور میکردند که به دلیل تغیررژیم، مسئولین جدید کشور و مدیران ورزشی آن حتما ترکیب فعلی این تیم ((سفیدپوست)) را برهم خواهند زد و در عوض یک تیم ((سیاهپوست)) را روانهٔ بازیهای جهانی خواهند کرد. اما رئیس جمهور نلسون ماندلا با درک این واقعیت که کشورش در شرایط فعلی نیاز فراوانی به صلح و آرامش دارد و اقلیت ۲۰ درصدی سفید پوستان چارهای ندارد جز اینکه باید در کنار اکثریت 80 درصدی سیاهپوستان به طرز مسالمت جویانهای زندگی کنند، دستور داد که تیم ملی راگبی با همان ترکیب سابقاش، یعنی با بازیکنان سفیدپوست، روانهٔ بازیهای جام جهانی شود. این تیم که پشتیبانی روحی و معنوی تمامی مردم آفریقای جنوبی، چه سفید چه سیاه، را در پشت سر خود داشت، توانست به قهرمانی جهان برسد و به این ترتیب گام دیگری در اتحاد مردم آفریقای جنوبی برداشته شد.
در فیلم شکست ناپذیر مت دیمون در نقش فرانسواز پیینار، کاپیتان سفید پوست تیم ملی راگبی آفریقای جنوبی، ظاهر میشود. فرانسواز که پدرش یک سفید پوست نژادپرست بوده، به دیدن رئیس جمهور ماندلا (مورگان فریمن) میرود و درباردی مسائل مربوط به تیم ملی راگبی با وی مذاکره میکند. فرانسواز به شدت تحت تاثیر شخصیت قوی و انسانی ماندلا قرار میگیرد و به وی قول میدهد که همهٔ سعی و تلاش خود را برای پیروزی در مسابقات جام جهانی راگبی بکند و ماندلا نیز امیدوار است که تیم راگبی کشورش با پیروزی در مسابقات جهانی نماد و مظهری باشد برای نزدیکی سیاهان و سفیدان به هم و اتحاد دوبارهٔ کشورش.
برخی از بهترین قسمتهای فیلم در یک ساعت نخست فیلم که طی آن ماندلا در تلاش است تا عناصر تندروی سیاهپوست را قانع کند که انتقامگیری از سفیدپوستان کار درستی نیست رخ میدهد. ایستوود در طی این یک ساعت موفق شده که ارزشهای والای سیاسی و انسانی ماندالا را به خوبی به تصویر بکشد. شکست ناپذیر همچنین یکی از معدود فیلمهایی است که ارتباط مهم میان ورزش و سیاست را به بهترین شکل ممکن نشان میدهد. کلینت ایستوود بیست دقیقهٔ پایانی فیلم خود را اختصاص داده به بازی فینال و باید اذعان کرد که وی به شکل مطلوبی از پس این صحنههای پایانی برآمده است، شکست ناپذیر فیلمی است که در سنت ((فیلمهای بررگ قدیمی)) ساخته و پرداخته شده است، کاملا پیداست که ایستوود فیلم شکست ناپذیر را تنها به واسطهٔ انگیزههای معنوی و اعتقادی شخصیاش ساخته است. او این روزها پیرتر و پولدارتر از آن است که به خاطر انگیزههای دیگری غیر از تمایلات قلبی و اعتقادیاش فیلم بسازد.
شکستناپذیر ترکیب تازهای است از فیلم زندگینامهای و فیلم ورزشی که قصهای زندگی نلسون ماندلا را، از هنگام آزادیاش از زندان روبن – زندانی که ۲۷ سال در آن زندانی بود – تا پایان نخستین سال ریاست جمهوریاش، بازمیگوید. فیلم ((کلاسیک)) شکست ناپذیر برای آن گروه از تماشاگرانی که دل تنگ سینمای سالهای دور هستند – سینمایی که واقعا سینما بود! – یک تجدید دید خاطرهانگیز است.